مطالعه و پیشنهاد روشهای مناسب استخراج سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385
سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن از سال 1335 هر ده سال یک بار انجام شدهاند. عملیات استخراج به دو صورت متمرکز و غیر متمرکز انجام شده که جهت «ورود، پردازش و کنترل داده» مراحل زیر گذرانده میشده است:
- دادهآمایی
- ادیت آدرس
- وریف
- ادیت موضوعی
توالی این مراحل برای واحدهای کاری، تحت نظارت نرمافزار «سیستم مدیریت» کنترل میشده است.
با پیشرفت فناوری پردازش اطلاعات و ارتقای سخت افزاری گزینههای جدیدی جهت "پردازش داده" میسر شدهاند که اهمیت بررسی آنها بر کسی پوشیده نیست.
اهداف کلی این طرح مطالعاتی در بندهای ذیل خلاصه میشوند:
1- بررسی روشهای جمعآوری و ورود داده با استفاده از فناوریهای جدید
2- بررسی روشهای ذخیرهسازی و پردازش داده با استفاده از فناوریهای جدید
3- بررسی روشهای کنترل مراحل استخراج و انتقال اطلاعات
شرح مسئله (اهداف، ضرورت، متدولوژی تحقیق و ...)
پیشرفت فناوری امکان شیوههای نوین جمعآوری، ورود و پردازش دادهها را ممکن ساخته است. این شیوههای نوین را از چند جنبه میتوان بررسی کرد:
1- سختافزاری
2- نرمافزاری
3- بستر ارتباطی
در زمینه جمعآوری داده بررسیHand-held Devices از ردهی Personal Digital Assistant) PDA)، همچنین Notebook، Tablet PC، Pocket PC و ... بسیار مفید خواهد بود. روشهای CAPL، CATI و استفاده از اینترنت نیز در این مبحث میتواند قابل بررسی باشد.
جهت ورود داده امکانات جدیدی از طریق OMR، OCR، ICR، VR، CAC و ... در دسترس قرار دارند که بررسی نقاط قوت و ضعف هر یک نیازمند مطالعه میباشد.
انتخاب یک PlatformوDatabase مناسب در این زمینه میتواند کارساز باشد.
امنیت، سرعت و دقت از نکاتی هستند که در بحث بستر ارتباطی و پروتکل انتخابی مطرح میشوند.
تمامی این مطالعات منجر به شناسایی و ارزیابی روشهای «جمعآوری، ورود و پردازش داده» خواهد شد. انتخاب یک روش بهینه، مقرون به صرفه و عملی بر اساس نقاط قوت و ضعف روشهای ارائه شده، میسر خواهد شد. بنا بر این به نظر میرسد برای این پژوهش از روشهای تحقیق تجربی، کتابخانهای، تطبیقی و تحقیقات میدانی بتوان استفاده نمود.
پر واضح است که در انتخاب یک روش بهینه، مقرون به صرفه و عملی، یک یا چند روش پیشنهاد شده که لازم است با تست و آزمایش، روش یا روشهای پیشنهادی، به اثبات رسیده و مقایسه شوند و بر اساس مقایسهی انجام شده، روش بهینه، مقرون به صرفه و عملی، بهعنوان پیشنهاد اصلی مطرح شود.
امکان سنجی اجرای سرشماری توأم با نمونهگیری
در موقعیتی که هر روز آمارگیریهای نمونهای در مقایسه با سرشماریها اهمیت بیشتری پیدا میکند جایگاه سرشماری توأم با آمارگیری نیز استحکام بیشتری مییابد. امروزه با توجه به هزینهی کمتر، سرعت و دقت بیشتر و کاهش بار پاسخگویی آمارگیریهای نمونهای، مسئولان آمارگیری و آمارشناسان سعی میکنند حتیالامکان از این روش بیشتر استفاده نموده و از سرشماریها بهدلیل هزینهی بالا و دارا بودن اشکالات خطاهای غیر نمونهگیری کمتر استفاده نمایند. البته سرشماریها دارای مزایای عمدهای هستند که با انجام آمارگیریهای نمونهای نمیتوان به آنها دست یافت. برای مثال میتوان به استفاده از سرشماریها در ساخت چارچوب طرحهای آمارگیری نمونهای و یا ارائهی اطلاعات در کوچکترین سطح جغرافیایی اشاره نمود. به همین دلیل انجام سرشماری امری اجتنابناپذیر است و هنوز در بسیاری کشورها به خصوص آنهایی که فاقد سیستم توانمند آمارهای ثبتی هستند، انجام میگردد. ضرورت تلفیق دو روش سرشماری و نمونهگیری در مواردی مطرح است که نیاز به اطلاعات برای ساخت چارچوب نمونهگیری یا ارائه در سطوح جغرافیایی کوچک وجود دارد و از طرفی برخی از اطلاعات مورد نیاز، اطلاعاتی تخصصی است که به منظور اهداف فوق به کار نمیرود و جمعآوری آن از طرق تمامشماری میتواند روی کیفیت نتایج حاصل از سرشماری تأثیر سویی گذارد. در چنین حالاتی توصیه شده است که از سرشماری توأم با نمونهگیری استفاده شود. دفتر سرشماری آمریکا امکان سرشماری دقیق و مقرون به صرفه را بدون استفاده از آمارگیری نمونهای غیر ممکن میداند و استفاده از روش سنتی سرشماری را حتی با فراهم کردن بودجه اضافی برای ارتقای کیفیت مردود میداند.
شرح مسئله (اهداف، ضرورت، متدولوژی تحقیق و ...)
هدف:
1- هدف اصلی این طرح بررسی مزایا و معایب انجام سرشماری توأم با نمونهگیری و ارائهی پیشنهاد لازم به تهیهکنندگان طرح سرشماری عمومی 1385 میباشد تا در صورت تأیید در سرشماری مورد استفاده قرار گیرد. در این مطالعه با بررسی دقیق مزایا و معایب سرشماری توأم با نمونهگیری و مزایا و معایب سرشماری (بدون نمونهگیری) و مقایسهی آنها روش بهتر انتخاب و پیشنهاد میگردد. بدیهی است در صورتی که روش انتخابی، سرشماری همراه با نمونهگیری باشد، اقلام آماری برای نمونهگیری و شیوهی نمونهگیری مناسب نیز پیشنهاد میگردد.
ضرورت:
اطلاعاتی که از سرشماری به دست میآید، علاوه بر اینکه آمارهای کلی برای برنامهریزی ملی و منطقهای را فراهم میکند چارچوبهای آماری آمارگیریهای اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و ... را نیز مهیا میسازد. نمونهگیری توأم با سرشماری از آنجا کاربرد پیدا میکند که آمارهای مورد نیاز که تولید آن از طریق سرشماری مقرون به صرفه نیست از طریق نمونهگیری جمعآوری میشود در حقیقت از طریق کاربرد نمونهگیری، میدان دید و سودبخشی عملیات سرشماری بهشدت افزایش پیدا میکند.
در سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن کشور همواره بسیاری از اقلام آماری بهدلیل اینکه اطلاعات عمومی محسوب نمیشوند، علیرغم نیاز شدید به آن، حذف میشوند و از طرف دیگر برخی از اقلام تخصصی سرشماری که اطلاعات وسیعی در مورد آنان از آمارگیریهای نمونهای یا آمار ثبتی وجود دارد، بهصورت تفصیلی سؤال میشوند که اینگونه سؤالات از طریق سرشماری توأم با نمونهگیری با دقت بیشتری قابل حصول است. وضعیت اشتغال و بیکاری، تحصیلات، زناشویی و ... این شرایط را دارند.
شناسایی روشهای پیشگیری از بروز بیپاسخی در سرشماری عمومی نفوس و مسکن
یکی از مشکلاتی که در کسب اطلاعات و تکمیل پرسشنامه در سرشماریهای نفوس و مسکن وجود دارد ناتوانی در کسب اطلاعات از واحدهای آماری است، که به این موضوع اصطلاحاً «بیپاسخی» گفته میشود.
شرح مسئله (اهداف، ضرورت، متدولوژی تحقیق و ...)
در کشورهای در حال توسعه بهدلیل عدم وجود سیستمهای دقیق آمارهای ثبتی، سرشماریها مهمترین ابزار برای به دست آوردن اطلاعات کامل و بهنگام میباشند. در این میان سر شماری نفوس بهعلت گستردگی ابعاد دایرهی اطلاعاتی و اجرای مداوم آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. لذا کیفیت دادههای حاصل از این سرشماری مورد توجه خاص مسؤلان میباشد.
یکی از مشکلاتی که در جمعآوری اطلاعات بهویژه از طریق پرسشنامه وجود دارد، ناتوانی در کسب اطلاعات کامل از واحدهای جامعه است، این موضوع اصطلاحاً به «بیپاسخی» موسوم است. بیپاسخی در صحت و دقت نتایج و تجزیه و تحلیل اطلاعات آثار نامطلوبی دارد.
دو نوع اصلی بیپاسخی واحد آماری و بیپاسخی قلم اطلاعاتی. بیپاسخی واحد به معنای شکست کامل در به دست آوردن اطلاع از یک واحد است و بیپاسخی قلم اطلاعاتی به معنای این است که واحد پاسخگو یک یا برخی از اقلام پرسشنامه را پاسخ ندهد یا جوابهای به دست آمده غیرقابل استفاده باشد.
ممکن است بیپاسخی مربوط به واحد آماری بنا به عللی از قبیل عدم حضور در منزل، عدم همکاری، مشکلات برقراری ارتباط بین مأمور آمارگیر و پاسخگو، نامناسب بودن زمان مراجعه، عدم اطلاع از میزان اهمیت سرشماری، عدم اطمینان به محرمانه بودن اطلاعات و نظایر آن رخ دهد.
نرخ بیپاسخی واحد عبارت است: از نسبت تعداد واحدهای بیپاسخ به تعداد کل واحدهای جامعه. این نرخ به مجریان طرح کمک میکند تا چگونگی انجام سرشماری را بررسی نموده و میزان موفقیت خود را در ارتباط با سه موضوع دستیابی به واحد آماری، جلب همکاری پاسخگو و جمعآوری اطلاعات از واحد آماری مورد ارزیابی قرار دهند.
نرخهای بیپاسخی متأثر از دو عامل نحوهی تعریف نرخ مورد نظر و کیفیت انجام سرشماری میباشد. میزان تلاشی که در دستیابی به واحد آماری و نیز مرحلهی پاسخگویی به عمل میآید سطح تجربهی مأموران در زمینهی دستیابی و پاسخگیری، میزان انگیزهی پاسخگویان برای پاسخ گویی به سؤالات و بالاخره سطح آموزش مأموران و مجریان از جمله عوامل مؤثر در کاهش بیپاسخی میباشد.
بیپاسخی قلم اطلاعاتی نیز بر کیفیت دادهها تأثیرگذار است. نرخ این نوع بیپاسخی نشان دهندهی سطح مشکلاتی است که در راه کسب اطلاعات در زمینهی آن قلم اطلاعاتی وجود داشته است.
روشهای برخورد با مسئلهی بیپاسخی به دو گروه تقسیم میشوند: در گروه اول هدف افزایش هر چه بیشتر نرخ پاسخ به منظور اجتناب از مشکل بیپاسخی میباشد (پیشگیری) و گروه دوم روشهایی هستند که بر پایهی آنها بیپاسخی به نحوی جبران میشود تا در نهایت اثر آن کاهش یابد (جانهی).
به هر حال برای مقابله با هر مشکلی بهترین روش، پیشگیری از بروز آن است. مراجعهی مجدد، تلاش برای استفاده از مدارک و مستندات، ایجاد انگیزه، اطلاعرسانی از طرق مختلف مانند تبلیغات رسانهای، ارسال نامه و غیره و طراحی مناسب پرسشنامه برای دستیابی به جوابهای مورد نظر در پیشگیری از بروز بیپاسخی موثر است.
طراحی سیستم مکانیزه در مستندسازی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385
جمعآوری مستندات سرشماری از جمله فعالیتهای مهم سرشماری میباشند. امروزه اطلاعات، اساسیترین عامل توسعه و تکامل یک جامعه است و باید از آن برای پیشرفت و رسیدن به خودکفایی و غنیسازی مادی و معنوی افراد تا حد امکان بهرهبرداری نمود. هدف از نظام اطلاعرسانی کنونی، تأمین نیازهای استفادهکنندگان اطلاعات میباشد که برای نیل به این هدف و افزایش کارایی اطلاعرسانی، استفاده از انواع فنون و مهارتها ضروری است.
به همین منظور گردآوری، طبقهبندی و آمادهسازی نظامیافتهی مدارک و اطلاعات اساسی و کلیدی مربوط به هر طرح، که بهشیوهی دستی انجام میشده است با توجه به عصر فناوری اطلاعات (IT) تبدیل این شیوه به مکانیزه ضروری مینماید.
شرح مسئله (اهداف، ضرورت، متدولوژی تحقیق و ...)
هدف: هدف از این طرح ارائهی یک شیوهی مطلوب برای جمعآوری و ثبت مدارک مربوط به سرشماری نفوس و مسکن سال 1385 میباشد. با توجه به عصر فناوری اطلاعات و دسترسی سریع به مدارک و مستندات سرشماری در زمان اجرا و پس از اجرا اهداف ذیل پیگیری میشود.
الف- ارائهی شیوهی مکانیزه به منظور نحوهی نگهداری و دستیابی سریع به اطلاعات.
ب- تهیهی نرمافزار ماندگار و قابل توسعه برای استفاده در سایر طرحهای مرکز.
ضرورت: مستندسازی عبارت است از گردآوری، سازماندهی و اشاعهی دانش تخصصی، حیطهی عملیاتی مستندسازی کشف و ایجاد مدرک، تجزیه و تحلیل، ردهبندی و تنظیم آن تا رسیدن به دست استفادهکننده خواهد بود، انجام این عملیات با استفاده از نمایهسازی و ردهبندی و اشاعهی مدارک به منظور اطلاع کاربران امکانپذیر خواهد بود. انجام سرشماری قبل از هر چیز نیاز به برنامهریزی دقیق دارد. مراحل اولیهی برنامهریزی که با تشکیل جلسات مقدماتی شروع میشود باعث پیدایش اولین مدارک مکتوب شده و در طول زمان با پیشرفت جلسات انواع و اقسام مدارک با تنوع فراوان از نظر شکل ظاهری، تعداد، کیفیت و ... بهوجود خواهد آمد. افزایش روز افزون حجم این مدارک موجب میَشود تا ضمن گردآوری تدریجی آنها با اعمال یک سیستم خاص به سازماندهی و تعیین یک روش بازیابی پرداخته شود. در نتیجه مستندسازی مدارک مربوط به هر طرح سرشماری به منظور بیان مراحل مختلف تهیه و اجرای طرح سرشماری و کسب تجربه و برنامهریزی در طرحهای آتی ضروری به نظر میرسد.
متدولوژی تحقیق: این طرح دارای دو مرحلهی تحقیقاتی و طراحی نرمافزار میباشد.
الف- مطالعات در خصوص فراهم نمودن بستر کار برای طراحی نرمافزار که شامل فعالیتهایی مانند نمایهسازی (Indexing) با استفاده از تکواژهها (Uniterm) که بر اساس آن ابتدا مدارک بر حسب تنوع از نظر شکل فیزیکی دستهبندی و به ترتیب خاص کدگذاری شود و سپس مفاهیم اساسی از متن مدارک بهدقت بررسی و انتخاب شوند و این مفاهیم به واژههای اساسی که معمولاً از یک یا دو کلمه تشکیل شده است تجزیه و با این کار تکواژهها ساخته خواهند شد.
ب- با توجه به فعالیت الف نرمافزار یا بانک اطلاعات مورد نظر که قابلیت بازیابی را داشته باشد طراحی شود.
بررسی عوامل اجتماعی، روانشناختی و ارتباط مؤثر بر نگرش مردم نسبت به سرشماری عمومی نفوس و مسکن و شناخت شیوههای تبلیغات مناسب و ارائه راهکارهای به کارگیری آنها
موضوع این تحقیق بررسی چگونگی ارتباط بین پرسشگران و پاسخگویان در طرحهای سرشماری و آمارگیری است با تأکید بر پدیدهی بیپاسخی، با هدف شناخت عواملی است که میتوانند در چگونگی ارتباط بین پرسشگر و پاسخگو نقش داشته باشند و همچنین نظرسنجی از کارشناسان در مورد تجربههای آنها در سرشماریهای گذشته و شناخت عواملی که به نظر آنها در پدیدهی بیپاسخی نقش دارد و پرسشگران با تجربه در امر سرشماری برای دستیابی به راهکارهای مناسب در آموزش پرسشگران و کاهش میزان بیپاسخی در سرشماریها و آمارگیریهای آینده بهویژه سرشماری 85. همچنین در این تحقیق عوامل مختلف اجتماعی، روانشناختی و ارتباطی مؤثر بر نگرش مردم نسبت به سرشماری عمومی نفوس و مسکن مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در این تحقیق از روش پیمایشی و نظرسنجی از سه گروه سرپرستان خانوار، پرسشگران و کارشناسان استفاده میشود.
با توجه به اهداف این طرح در خصوص شناخت عواملی که میتواند در ایجاد ارتباط مثبت آمارگیر و پاسخگو مؤثر باشد، از طریق نظرسنجی استفاده میشود.
شرح مسئله (اهداف، ضرورت، متدولوژی تحقیق و ...)
یکی از مسائل مهم که در همهی سرشماریها مورد توجه مسئولان آمارگیری کشور میباشد، وجود خطاهای احتمالی در آمارگیریها است که همواره برای کاهش میزان آنها در سرشماری تلاش میشود از جمله عواملی که میتواند در اینگونه خطاها نقش داشته باشد یکی ویژگیهای آمارگیران است از نظر داشتن دانش و مهارتهای لازم برای ایجاد اعتماد در پاسخگویان و دریافت جواب صحیح و دیگری چگونگی نگرش پاسخگویان است به امر آمارگیری که میتواند نتیجهی نوع تربیت، خرده فرهنگ و تجربیات قبلی آنها باشد و همچنین چگونگی میزان اطلاعرسانی که در مورد سرشماری و قبل از عملیات انجام شده است. از سویی دیگر ضرورت افزایش میزان پاسخگویی صحیح و دقیق منابع اطلاعگیری میتواند تا حد زیادی تأمینکنندهی اهداف پیشبینی شدهی آمارگیریها و سرشماریها باشد لذا پرداختن به ویژگیهای مطلوب آمارگیران و کسب شناخت در مورد نگرش پاسخگویان و عوامل مؤثر در چگونگی جواب آنها به سؤالات مربوط به سرشماریها و آمارگیریها میتواند مقولهی جمعآوری اطلاعات جمعیتی در سرشماریها را بهبود بخشد.
در مجموع این تحقیق به تحلیل و تبیین عوامل مؤثر روانشناختی اجتماعی و ارتباطی در مقولهی سرشماری جمعیتی میپردازد که به نوبهی خود بهدلیل بکر بودن موضوع یافتههای مهمی را در فراروی آمارشناسان و مدیران سرشماری قرار خواهد داد.
هدف اصلی: تحقیق کسب شناخت نسبت به عوامل روانشناسی اجتماعی و ارتباطی مؤثر بر منابع اطلاعگیری (آمارگیران و پاسخگویان) در سرشماریهای جمعیتی است.
اهداف تفصیلی (ویژه) عبارتند از:
- شناسایی تأثیر نوع دانش و مهارتهای ارتباطی پرسشگران (آمارگیران) در فرایند اطلاعگیری.
- بررسی چگونگی نگرش شهروندان (پاسخگویان) نسبت به پاسخگویی در سرشماریها.
- دستیابی به روش مناسب طراحی پرسشنامه در جهت کاهش بیپاسخی.
- بررسی عوامل مؤثر در بیپاسخی پرسشنامهها در سرشماریهای گذشته با نظرخواهی از کارشناسان و آمارگیران در این تحقیق، برای تعیین نگرش پاسخگویان از روش مصاحبهی حضوری (تکمیل پرسشنامه) استفاده خواهد شد.
- بررسی شیوههای تبلیغات و راهکارهایمناسب آنها برای استفاده در امر اطلاعرسانی و آگاهسازی مردم در مورد اهمیت سرشماری.
هدف نهایی از این طرح عبارتند از:
- شناخت روشهای مناسب برای ایجاد نگرش مثبت و مسؤلیتآوری میان آمارگیران
- دستیابی به چگونگی آشنا نمودن آمارگیران با مبانی روانشناختی ارتباطات انسانی بر اساس تجربهها و مطالعههای انجام شده در ایران و جهان در قلمرو روانشناسی ارتباطات
- دستیابی به روش مناسب برای طراحی پرسشنامه با کمترین بیپاسخی
- ایجاد نگرش مثبت و مسؤلیتآور در پاسخگویان شهری و روستایی
- دستیابی به شیوههای تبلیغاتی مناسب و راهکارهای بهکارگیری آنها در سرشماری 1385
ارزیابی سرشماری عمومی نفوس و مسکن با استفاده از روشهای جمعیتی
بیش از 90 درصد کشورها برای شمارش جمعیت، سرشماری انجام میدهند. پس از اتمام سرشماری معمولاً بین نتایج به دست آمده و اطلاعات مربوط به باروری، مرگ و میر و مهاجرت حاصل از آمارهای ثبتی مقایسه صورت میگیرد. همچنین اطلاعات دو سرشماری متوالی، ضریب بقاء، میزان باروری خاص و سطح مهاجرت بینالمللی بین دو سرشماری اطلاعات مفیدی برای ارزیابی سرشماری میباشد.
در این بررسی روشهای ارزیابی سرشماری از دو زاویهی خطای پوشش و خطای محتوی مورد بررسی قرار میگیرد.
شرح مسئله (اهداف، ضرورت، متدولوژی تحقیق و ...)
تجزیه و تحلیلهای جمعیتی ابزار مهمی برای ارزیابی دادههای سرشماری است. یکی از ضعفهای تجزیه و تحلیلهای جمعیتی عدم دسترسی به اطلاعات کافی است. برای مثال، زمانی که حداقل دادههای دو سرشماری و اطلاعات قابل قبولی از سطوح باروری، مرگ و میر و مهاجرت در دسترس باشد با استفاده از تجزیه و تحلیلهای جمعیتی میتوان به براورد مطلوبی از پوشش سرشماری و کیفیت گزارش مربوط به سن رسید.
هدف از سرشماری نه تنها فراهم کردن اطلاعات، بلکه تضمین کیفیت دادهها میباشد. نتایج مطلوب زمانی حاصل میشود که برنامهریزی مناسبی برای جمعآوری اطلاعات صورت گیرد. در این بررسی روشهای مختلف جمعیتی و ارزیابی دقت دادههای سرشماری بهعنوان مبنای براورد جمعیت و پیشبینی جمعیت در آینده مرور خواهد شد. با توجه به اینکه نوع و کیفیت آمارهای سرشماری نفوس و مسکن در یک کشور در سالهای مختلف و در کشورهای مختلف متفاوت است و همچنین آمارهای ولادت و مرگ و میر و مهاجرت در تمامی سالها و همهی کشورها دارای دقت یکسان نیست و بسته به شرایط، روشهای مختلفی را میتوان برای ارزیابی دقت آمارها به کار برد.
انتخاب روشهای مناسب ارزیابی جمعیتی سرشماری بر اساس نیازهای اطلاعاتی هر روش، کیفیت نتایج و میزان پیچیدگی روش تعیین میشود. بهطور کلی خطا در دادههای سرشماری را تحت دو مقولهی کلی خطای پوشش و خطای محتوی میتوان دستهبندی کرد. خطای پوشش به کمشماری و زیادشماری مربوط میشود در حالی که خطای محتوی به کیفیت پاسخ به سؤالات مربوط میشود. در ارزیابی خطای پوشش، اطلاعات مربوط به گروههای سنی، جنسی و یا نسلها مورد استفاده قرار میگیرد. هرم سنی – جنسی یکی از روشهای استاندارد در این زمینه است. با قبول فرضهایی از جمله ثابت بودن میزانهای باروری و مرگ و میر و حذف مهاجرت، میتوان از مدل جمعیت ثابت استفاده کرد.
در این بررسی دادههای سرشماری از لحاظ خطای پوشش و محتوی مورد ارزیابی قرار میگیرد. در ارزیابی سرشماری روشهای عمدهی قابل بررسی عبارتند از: تجزیه و تحلیلهای گرافیکی توزیع سن و جنس، شاخصهای مربوط به سن و جنس از جمله شاخص ویپل، مایر و تجزیه و تحلیلهای جمعیت ثابت، مقایسه سرشماری با سایر منابع اطلاعاتی، روش نسلی و مقایسه توزیع سنی در دو سرشماری بر اساس میزان بقای نسلی در فاصلهی دو سرشماری.